موفقیت و ثروت دو مسئله لازم و ملزوم یکدیگرند. کسی نمیتواند بگوید من بدون پول به موفقیت میرسم و یا بالعکس؛ زیرا یکی از شرایط اصلی رسیدن به موفقیت داشتن ثروت است. افرادی که میخواهند در دنیای تجارت و سرمایهگذاری به خوبی عمل کنند، معمولاً خواندن کتابهای ثروتمند شدن را در برنامهریزیهای خود قرار میدهند. برایان تریسی، ناپلئون هیل و جو ویتالی از جمله نویسندگانی هستند که در زمینه نوشتن کتابهای موفقیت مشهور بوده و با معرفی بهترین راهکارها برای کسب موفقیت، زندگی مخاطبان کتابهای خود را متحول کردهاند. ما در این مطلب سعی کردیم تا به معرفی و خلاصهای از بهترین کتابهای موفقیت و ثروت بپردازیم. شما نیز اگر میخواهید با این کتابها آشنا شوید تا پایان این مطلب با مدنویس همراه باشید.
بهترین کتابهای موفقیت و ثروت به انتخاب مدنویس
بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هیل
ناپلئون هیل یکی از بزرگترین نویسندگان کتابهای موفقیت و ثروت است که در سال ۱۹۳۷ کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را منتشر کرد و به یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ تبدیل شد. پس از خواندن این کتاب درمییابید که بزرگترین تغییرها از ذهن شما آغاز میشود. این کتاب در مورد تحقیقاتی است که نویسنده طی ۲۰ سال از زندگی ثروتمندان جمعآوری کرده است. در بخشی از این کتاب میخوانید:
“ در کار برنامهریزی برای ثروتمند شدن به کسی اجازه ندهید که رویای شما را از بین ببرد. اگر کاری که میخواهید بکنید درست باشد و به آن باور داشته باشید درنگ نکنید، قدمی به پیش بگذارید و رویای خود را جامعه عمل بپوشانید. هرگز به گفتههای این و آن توجه نکنید. توجه نکنید که ممکن است موقتاً شکست بخورید. زیرا شاید دیگران ندانند که هر شکست، بذرهایی از موفقیت و پیروزی به همراه دارد.”
قدرت ذهن ناخودآگاه شما اثر جوزف مورفی
ایده نوشتن این کتاب از زمانی آغاز شد که نویسنده به تومور مغزی دچار میشود. زمانیکه برای شفا پیدا کردن دست به دعا میشود و باور دارد که بهبود مییابد، کمکم اثرات بیماری در او کم میشود و پس از مدتی درمان میشود، و سالها بعد تجربه خودش را از باور و اطمینان به قدرت ضمیر ناخودآگاه با مخاطبانش در کتاب قدرت ضمیر ناخودآگاه در میان میگذارد:
“ برای آن که ذهن ناخودآگاه شما به کمکتان بیاید راهی ساده، بهترین است. برای مثال، یک بار انگشتر گرانبهایی را گم کردم که میراث اجدادیام بود. همهجا را به دنبالش گشتم ولی نتوانستم آن را پیدا کنم. شب در حالتی که سکوت کرده بودم، با ناخودآگاهم صحبت کردم. قبل از آن که به خواب روم، گفتم: “تو همهچیز را میدانی؛ تو میدانی که آن انگشتر کجاست و اکنون جایش را به من نشان میدهی “
قدرت در درون ماست اثر لوئیز ال هی
قدرت موجود و نهان آدمی به اندازهای تأثیرگذار است که اگر کسی بتواند آن را دریابد و از آن استفاده کند هر کار ناممکنی، ممکن میشود. لوئیز ال هی دورهای از زندگیاش را با سرطان دست وپنجه نرم میکرد اما هرگز تن به عمل جراحی و داروهای شیمیایی نداد. او طی چند سالی که در سخنرانیها و جلسات مشاوره در کلیسا شرکت میکرد به معجزهای که قدرت درون انسان میتواند داشته باشد پی برد و با استفاده از آن توانست خودش را مداوا کند. در ادامه بخشی از این کتاب را باهم میخوانیم:
“هیچ مشکلی وجود ندارد که عشق کافی نتواند بر آن غلبه کند. هیچ مرضی وجود ندارد که عشق کافی نتواند آن را درمان کند. هیچ دری نیست که عشق کافی نتواند بازش کند. هیچ خلیجی نیست که عشق کافی نتواند پلی برروی آن بزند. هیچ دیواری نیست که عشق کافی نتواند آن را فرو بریزد. هیچ گناهی نیست که عشق کافی نتواند جبرانش کند. تفاوتی نمیکند که دردسر تا چه حد ممکن است شدید باشد، چقدر ناامیدکننده باشد، چقدر پیچیده باشد، چقدر اشتباه بزرگی باشد. حضور کافی عشق، همه آنها را برطرف میکند و اگر شما بتوانید به اندازه کافی عشق بورزید، خوشحالترین و قدرتمندترین شخص در جهان خواهید بود.”
نیروی حال اثر اکهارت تال
اکهارت تال بیشتر سالهای زندگیاش را تا قبل از ۲۹ سالگی در افسردگی سپری کرد، و پس از چند سال معلمی، معنوی شد. سالها بعد نیز پس از مهاجرت به آمریکا کتاب نیروی حال را نوشت. زندگی در گذشته و آینده و غافل بودن از زمان حال باعث میشود از پیشرفت در زندگی عقب بمانیم، تفکر راجع به اتفاقات گذشته، نگرانی در مورد آینده و استرسی که تحمل میکنیم، همگی عواملی هستند که مانع از موفقیت شما میشوند. در ادامه به بخشی از متن این کتاب میپردازیم و خواهید دید که اکهارت تال در کتاب نیروی حال به شما میآموزد که چگونه در زمان حال زندگی کنید و از آرامش آن لذت ببرید.
“آیا تاکنون حقیقتاً به صدای جویبار در دل کوه گوش سپرده ای؟ یا به صدای آواز خوش پرنده در یک غروب تابستانی آرام؟ هشیاری نسبت به این چیزها، مستلزم خاموشی ذهن است. باید برای یک لحظه کولهبار شخصی دغدغهها، گذشته و آینده، و همه دانستههای خود را زمین بگذاری، در غیر این صورت، نگاه میکنی، اما نمیبینی، گوش میسپاری، اما نمیشنوی. حضور کامل تو لازم است.
بسیاری از آدمها چنان زندانی ذهن خویشاند که برای آنها زیبایی طبیعت اصلاً وجود ندارد. ممکن است که بگویند: چه گل قشنگی، اما این گفته آنها چیزی نیست، مگر برچسب زدنی مکانیکی و ذهنی. زیرا آنها سکون و آرامش ندارند، حضور ندارند، گل را حقیقتاً نمیبینند، ذات گل را احساس نمیکنند، قداست گل را احساس نمیکنند. همانطور که خود را نمیشناسند، ذات خود را احساس نمیکنند، قداست خود را احساس نمیکنند. همه چیز زنده است، خورشید، زمین، سیارهها، حیوانات، انسانها همه اینها مراتب ظهور آگاهیاند. خداست که خود را در صورتهای گوناگون پدیدار میسازد.”
قورباغهات را قورت بده! اثر برایان تریسی
برایان تریسی نویسنده کانادایی، که معروفترین اثر او، کتاب قورباغهات را قورت بده است. او در این کتاب با استفاده از ۲۱ اصل به شما میآموزد که چگونه با مدیریت زمان به کارهای روزمره خود و کارهایی که عقب افتادهاند برسید. در واقع نامی که برایان تریسی برای کتاب خود انتخاب کرده است نمادی از انجام دادن کارهای سخت در میان کارهای روزمره است. ایدههای فوقالعاده این نویسنده برای برنامهریزی را در جای جای کتاب میتوانید مشاهده کنید:
“ مدام به خودتان یادآوری کنید که مهمترین تصمیمی که هرروز میگیرید این است که اول چه کاری را انجام دهید و بعد از آن به چه کاری مشغول بشوید، البته اگر کار اول را به انجام برسانید.
حرف آخر این است:
«اگر باید قورباغه زندهای را بخوری هیچ فایدهای ندارد که مدت زیادی بنشینی و به آن نگاه کنی. » کلید رسیدن به سطوح بالای کارایی و بهرهوری این است که این عادت را برای همیشه در خود ایجاد کنید که هرروز صبح ابتدا سروقت مهمترین کار خود بروید. باید در زندگی این عادت را در خود ایجاد کنید که هرروز قبل از هرکاری اول قورباغه خود را قورت بدهید، بدون آنکه وقت زیادی را صرف فکر کردن درباره این کار بکنید “
راز ثروت اثر جو ویتالی
یکی دیگر از کتابهای موفقیت و ثروت، راز ثروت است. جو ویتالی در این کتاب نشان میدهد که چگونه افراد از طریق بخشش میتوانند ثروتمند شوند. برخلاف تصورات منفی برخی از افراد که از بخشش دارند، اگر از چیزهای کوچکی که داریم بخشش را آغاز کنیم تأثیرات مثبت آن را نیز میبینیم، در این کتاب نویسنده مثالهایی را عنوان میکند که درک خواننده را از مفهوم بخشش و رسیدن به ثروت بالا میبرد.
“ وقتی به شخصی میبخشیم یا برایش کاری میکنیم، در چشم افراد دیگر قدمی مهم به سمت احساس اعتمادسازی بر میداریم. اغلب گفتهام که بهترین راه برای تجارت و پیدا کردن مشتری، کمک کردن به تجارت و کسب و کار دیگران است. چرا؟ چون وقتی دیگران متوجه میشوند که شما به اندازه کافی حواستان به آنها هست و برایشان کار جور میکنید، احساس خوبی نسبت به شما پیدا میکنند. تنها همین نیست. آنها احساس نزدیکی با شما پیدا کرده و مشتاق میشوند پول را برگردانند. “
پدر پولدار- پدر فقیر اثر رابرت کیوساکی
“ چون من دو پدر با نفوذ داشتم از هردو نفر آنها آموزش دیدم لذا مجبور شدم درباره نصیحت هر یک از آنها فکر نمایم و با انجام این کار در مورد قدرت و اثر افکار هر شخص بر زندگی خودش بینش با ارزشی به دست آوردم. هر دو پدر صورت حسابهای خود را به موقع میپرداختند، فقط یکی در اولین فرصت صورت حساب را میپرداخت، در حالی که دیگری در آخرین فرصت میپرداخت.
در سن ۹ سالگی تصمیم گرفتم درباره پول به حرف پدر پولدارم گوش کنم و در همان مورد آموزش ببینم. برای انجام این کار تصمیم گرفتم به حرف پدر تهی دست خود گوش نکنم، حتی اگر او تنها شخص با تمام مدارک دانشگاهی باشد. یک پدر میگفت دلیل پولدار نبودن من داشتن شما بچهها میباشد، دیگری میگفت دلیل آن که باید پولدار شوم داشتن شما فرزندان میباشد “
متنی که خواندید بخشی از کتاب پدر پولدار پدر فقیر است که یکی دیگر از کتابهای موفقیت و ثروت نوشته رابرت کیوساکی بوده که به مقایسه طرز تفکر و برخورد این دو پدر پرداخته است و از این طریق میخواهد به مخاطبان خود بیاموزد که با تغییر نگرش خود نسبت به سبک زندگی و طرز تفکر میتوانند پلههای ترقی را بالا رفته و صعود کنند. به عبارتی دیگر شما پس از خواندن این کتاب دلیل اینکه چرا ثروتمندان روز به روز ثروتمندتر شده و فقیران فقیرتر را درمییابید.
شما چه کتابی را در این حوزه پیشنهاد می دهید؟ آیا کتاب های ایرانی در این حوزه می شناسید؟ این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظر خود را برای ما بنویسید.