روانشناسی مثبتنگر چیست و چه اهمیتی دارد؟
یکی از شاخههای روانشناسی که برخلاف حوزههای دیگر که بر درمان اختلالات روانی توجه دارند، بر شاد بودن و ارتقای سلامت افراد توجه دارد، روانشناسی مثبتنگر است. بسیاری از روانشناسان برای مداوای بیماران روانی خود از این روش استفاده میکنند و ناراحتیها و اختلالات روحی آنها را از بین میبرند. با استفاده از این روش میتوان استرس و اضطراب را از خود دور کرده، امیدوار به زندگی بوده و به راحتی به سوی هدف و در مسیر موفقیت قرار گرفت. در سال ۲۰۰۰ انجمن روانشناسان در شماره یک مجله آمریکن سایکولوژیست به معرفی آن پرداخته و به شماره هزاره معروف گردید و از آن پس به طور رسمی معرفی شد. در مقاله پیش رو قصد داریم تا به تعریف روانشناسی مثبتنگر و اهداف آن به طور کامل بپردازیم، پس با مجله مدنویس همراه باشید و بیشتر با این علم از روانشناسی آشنا شوید.
تعریف روانشناسی مثبتنگر
در تعریف روانشناسی مثبتنگر عبارات گوناگونی تعریف شده است اما تعریفی که بیشتر از همه در این زمینه از سوی صاحب نظران پذیرفته شده است این است که:
روانشناسی مثبتنگر نوعی روش علمی برای بررسی این نکته است که چه چیزی زندگی را ارزشمند میکند. به عبارت دیگر روانشناسی مثبتنگر مطالعه علمی برروی رفتار انسان برای مطالعه افکار، عواطف و احساسات او با تمرکز برروی نقاط قوت به جای تمرکز برروی نقاط ضعف است. با استفاده از روانشناسی مثبتنگر شما به جای تعمیر یک زندگی بد، در تلاش برای ایجاد یک زندگی خوب هستید و یا رساندن زندگی افراد متوسط به یک زندگی عالی به جای تمرکز برروی زندگی افرادی که دائم در تلاش هستند و زندگی نرمالی دارند.
به عبارت دیگر روانشناسی مثبتنگر عموماً برروی تأثیرات و اتفاقهای مثبت زندگی تمرکز دارد که شامل مواردی چون تجربههای مثبت مانند شادی، عشق و … ، خصوصیاتی چون دلسوزی، قدردانی و انعطافپذیری میشود. روانشناسی مثبتنگر زمان زیادی را صرف تمرکز برروی نقاط قوتی مانند سلامتی، خوشبینی، خوشبختی، امید و اعتماد به نفس میکند.
در نهایت هدف از این مطالعاتی که انجام میشود، کمک به افراد برای شکوفایی عواطف خود وداشتن زندگی بهتر است.
نظریه مارتین سلیگمن
مارتین سلیگمن، روانشناس آمریکایی در دهههای ۶۰ و ۷۰ تحقیقی انجام داد که منجر به وجود آمدن نظریهای مشهور در علم روانشناسی شد، و «درماندگی آموخته شده» نام گرفت. این نظریه نشان میدهد که انسانها و حیوانات یاد میگیرند درمانده شوند و احساس کنند که کنترلشان را روی اتفاقی که افتاده از دست دادهاند. مارتین سلیگمن با اشاره به این نکته که بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی احساس درماندگی میکنند، این پدیده را به افسردگی نسبت داد. تلاشهای او روی این موضوع زمینه حمایت از روشهای درمان علائم افسردگی و پیشگیری از آن را فراهم کرد. اگرچه این موضوع بسیار با اهمیت بود اما سلیگمن معتقد بود که چیزهای بیشتری برای ارائه به جامعه روانشناسی وجود دارد. به همین دلیل پس از به شهرت رسیدن از طریق نظریه درماندگی، دیگر خصوصیات، ویژگیها و دیدگاههایی را مورد بررسی قرار داد که میتوان آنها را از قبل آموخت.
توجه علم روانشناسی به موضوع روان شناسی مثبت نگر
در علم روانشناسی توجه زیادی به بیماریهای روانی، روانشناسی غیرعادی، آسیب روحی، درد و رنج شده و به همین نسبت شادی، سلامتی، منحصر به فرد بودن، نقاط قوت و شکوفایی کمتر مورد بحث قرار گرفته است. سلیگمن نیز از تمرکز روانشناسی برروی چنین موضوعاتی خسته شده بود و بالأخره در حالیکه در سال ۱۹۹۸ به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا انتخاب شده بود، از این فرصت استفاده کرد و موضوعات منفی جاافتاده در این علم را تغییر داد. او با اضافه کردن موضوعات جدید در حوزههای روانشناسی، تمرکز این علم را به جای تمرکز بر نقاط منفی زندگی، برروی نقاط مثبت آن قرار داد.
اولین مقاله و بیانیه رشته جدید در حوزه روانشناسی، در سال ۲۰۰۰ توسط مارتین سلیگمن و پدر بنیانگذار نظریه جریان، میهای چیک سنت میهای، تحت عنوان روانشناسی مثبتنگر منتشر شد و پس از آن محققان بسیاری تا به امروز در سراسر دنیا از این بیانیه حمایت کردند و هزاران تحقیق برروی این نظریه مثبت انجام شده است.
نظریات مهم در روانشناسی مثبتنگر
اولین و مهمترین چیزی که در روانشناسی مثبتنگر باید به آن توجه کرد این است که روانشناسی مثبتنگر نوعی علم و زیر مجموعه روانشناسی است. کریستوفر پترسون استاد دانشگاه و روانشناس معروف در حوزه روانشناسی مثبتنگر عقیده دارد که :
نباید روانشناسی مثبتنگر را با روش غیرعلمی خودیاری، تحسین و تأیید بیپایه و اساس یا آیین سکولار و صرف نظر از اینکه چقدر باعث ایجاد حس خوب در ما میشوند، اشتباه گرفت. روانشناسی مثبتنگر نه نسخه بازیافت شده قدرت تفکر مثبت است و نه جزو مجموعه کتاب راز.
او همچنین نظریات مهمی را که در اینباره از سال ۲۰۰۸ تا به امروز منتشر شده است به صورت زیر بیان میکند:
۱. اکثر افراد بیشتر شاد هستند.
۲. شخصیت افراد در بحران خودش را نمایان میکند.
۳. مذهب و معنویت افراد مهم است.
۴. تا زمانیکه به کاری مشغول باشیم و هدفی داشته باشیم زندگی ارزشمند است.
۵. قلب نیز به اندازه عقل و گاهاً بیشتر از آن مهم است، به عبارت دیگر مواردی چون دلسوزی، شور و اشتیاق به اندازه فکر کردن منطقی مهم هستند.
۶. زندگی خوب، چیزی است که باید آن را بیاموزیم.
۷. همه روزهایی که احساس خوبی داریم حاصل سه محصول مشترک چون احساس استقلال، شایستگی و ارتباط با دیگران است.
۸. پس از مدتی پول برروی شادی تأثیر مخربی خواهد داشت، اما ما میتوانیم با خرج کردن آن برای دیگران، برای خودمان شادی بخریم.
۹. شادی جزو نقاط قوت شخصیت افراد محسوب شده و داشتن ارتباط اجتماعی خوب راهی برای جلوگیری از نامیدی است.
۱۰. نقش اطرافیانمان در ارزش زندگی ما بسیار مهم است.
اهداف روانشناسی مثبتنگر
-
خوشبینی
خوشبینی در واقع انتظار مثبت داشتن برای نتیجه هر چیزی است. با استفاده از این اصل باید انتظار داشته باشیم که اتفاقات خوبی برایمان رخ دهد. در این اصل به ۳ موضوع مهم باید توجه داشت:
۱. نوع نگاه انسان به خود: یعنی ما به طور کلی خودمان را موفق میدانیم یا شکستخورده؟!
۲. نوع نگاه انسان به دیگران: یعنی ما رفتار دیگران را چگونه میبینیم؟ مهربان با ظالم؟؟
۳. نوع نگاه به آینده: یعنی ما آینده را چگونه ارزیابی میکنیم؟ ناخوشایند و پر از اتفاقات بد، و یا بلعکس.
-
شادکامی
شادی به طور کلی تأثیرات مثبتی را بر روی زندگی افراد میگذارد، افزایش طول عمر، موفقیتهای شغلی، پیشگیری از بیماریهای جسمی و روحی و …
شادی دارای سه بخش احساسات منفی کم، احساسات مثبت زیاد و احساس رضایت از زندگی است.
خرید کتاب پروژه شادی اثر گریچن رابین
-
رضایت از زندگی
احساس رضایت از زندگی یکی از مباحث مهم در روانشناسی مثبتنگر است اما این به این معنی نیست که هیچ مشکلی در زندگی وجود ندشته باشد بلکه این به این معنا است که ما میتوانیم در کنار همه ناملایماتهای زندگی دید مثبت داشته باشیم و تسلیم نشویم.
-
معنویت
تحقیقات و پژوهشها نشان میدهند که گرایشهای دینی میتوانند بسیاری از بیماریهای روانی مانند افسردگی، اضطراب و … را درمان کنند، زیرا اعتقاد به مسائل دینی باعث میشود که افراد بر رفتار خود تسلط داشته و بسیاری از کارهایی که به خودشان آسیب میزند را انجام ندهند.
-
امیدواری
امید مهمترین مؤلفه رسیدن به موفقیت است. اگر انسان نبست به آینده دید مثبتی داشته باشد، باعث میشود که به اتفاقات خوبی که در پیش دارد ایمان داشته و برای رسیدن به خواستههایش تلاش کند.
-
بخشش
بخشش نیز یکی دیگر از مباحثی است که روانشناسی مثبتنگر به آن پرداخته است و افراد آن را به صورت آگاهانه انتخاب میکنند. بخشش باعث بهبود روابط فردی و اجتماعی، و کاهش اختلافات مختلف میشود.
-
صبر و حوصله (تابآوری)
داشتن صبر و حوصله در مقابل مشکلات زندگی در روانشناسی مثبتنگر به تابآوری تعبیر میشود. تابآوری به این معنا است که افراد با سازگار کردن زندگی خود در مقابل سختیها و ناکامیهای زندگی، دست از تلاش برنداشته و برای ایجاد موقعیتهای بهتر در زندگی برای خود تلاش کنند.
-
معناجویی
معناجویی به ما میآموزد که زمانیکه به مشکلی برخورد کردیم به جای افکرات منفی و پوچی که باعث میشود تصور کنیم هیچ راهی وجود ندارد، از بین برود و بدانیم هرکاری که ما انجام میدهیم هدفمند است. اما افرادی که برای زندگی معنا و مفهومی قائل نمیشوند هیچگاه در جهت بهبود شرایط و اوضاع تلاشی نمیکنند.
تفاوت و شباهت روانشناسی مثبتنگر و روانشناسی انسانگرا
به دلیل شباهتهایی که این دو حوزه باهم دارند، برخی افراد آنها را باهم اشتباه می گیرند. زیرا دغدغه هر دو حوزه یکی است، هر دو تلاش میکنند تا رشد و شکوفایی انسانهای سالم را تقویت کنند. به عبارت دیگر دو حوزه مثبتنگر و انسانگرا توجه مثبتی نسبت به یکدیگر دارند. اما با وجود شباهتها، تفاوتهایی نیز باهم دارند.
برای مثال روانشناسی مثبتنگر بیشتر در تلاش است تا با تقویت نکات مثبت هر فرد و آموختن زندگی در لحظه او را به سمت رشد بیشتر هدایت کند اما، روانشناسی انسانگرا بیشتر به نیازهای انسان توجه دارد. آنها معتقدند که اگر نیازهای جسمانی و روانی درست و به موقع برآورده شوند انسان میتواند به راحتی در جهت خود شکوفایی قدم بردارد.
اگر این مقاله به نظرتان مفید بود، لطفاً آن را برای دوستان خود نیز بفرستید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.