ایگو یا به زبان انگلیسی EGO، اساساً هویت شما و چیزی است که فکر میکنید هستید. ایگو یک مفهوم بسیار جدی در زندگی همه ما است. اگر میخواهید در مورد مفهوم و روشهای تقویت ایگو بیشتر بدانید در ادامه با ما همراه باشید.
ایگو یعنی چه؟
معنی ایگو به تعریف هر فرد از خودش و شناختی که از خودش دارد برمیگردد و به همین دلیل ایگوی هر فرد با دیگری متفاوت است. روانشناسان ایگو را دنیایی میدانند که انسانها برای خودشان میسازند و در آن زندگی میکنند و بعد از ساخت این دنیا، افراد بسیار کمی حاضر به تغییر آن هستند.
تعرف دقیق ایگو حتی برای روانشناسان نیز سخت است زیرا ایگو دارای چند ساختار اصلی است که شخصیت انسان را شکل می دهد.
ایگوی شما از یک نام، یک شخصیت و یک داستان که ساخته ذهن خود شما است ساخته میشود. در این داستان، مجموعهای از خاطرات، باورها، عقاید و احساسات شما درباره این که چه کسی هستید، در کدام کشور به دنیا آمدهاید، چه مهارتهایی دارید، چه چیزهایی را تجربه کرده اید، و بسیاری اطلاعات دیگر که همه آنها مربوط به شما میشود، قرار دارد.
تعریف ایگو در علم روانشناسی
ایگو بخشی از ذهن انسان است که بین خودآگاه و ناخودآگاه ما سیر میکند و مسئول سنجش هویت و واقعیت پیرامون ماست.
ایگو چیست؟
ایگوهویتی است که ساخته خود ماست، اما این هویت حقیقت ندارد. ایگو بخش فعال و پویا از شخصیت ما را نشان میدهد که نقش بسزایی در ایجاد نمایشی عاطفی در زندگی ما ایفا میکند.
زمانیکه ما در مورد خودمان فکر میکنیم و به باورهایی میرسیم که با آنها موافق هستیم، در واقع تصویری از خود میسازیم که اگر این تصورات منفی و مخرب باشند ما در حال ساختن و یا تقویت ایگو هستیم.
در تمام فرهنگ ها، پرورش یک تصویر از خود، بخشی طبیعی از اجتماعی شدن است. با این حال، زمانی که آن تصویر از خود، منفی، نادرست یا حتی بیش از حد مثبت اندیش باشد، مشکل به وجود میآید. با توجه به این که ما مفهوم خود را در کودکی پرورش میدهیم، بدیهی است که این تصویر ما از خود در بزرگسالی در واقعیت ترسیم نمیشود.
انواع ایگو
انواع ایگو در کل به سه بخش تقسیم میشوند که برای اولین بار توسط روانشناسی به نام اریک برن در سال ۱۹۵۰ میلادی تعریف شدند. هدف از تقسیمبندی انواع ایگو برقراری ارتباطی بهتر با انواع تیپهای شخصیتی افراد بود. انواع ایگو در روانشناسی عبارتند از:
-
کودکی:
ایگو در مرحله کودکی به تمام اتفاقات خوب و بد زندگی ما در دوران کودکی مربوط میشود. ایگوی کودکی تمام خلاقیتها، تجربیات و محیطی که در آن زندگی میکردیم را شامل میشود.
-
بزرگسالی:
ایگو در مرحله بزرگسالی جایی است که ما در آن به عنوان یک بزرگسال تلاش میکنیم تا اتفاقات پیرامون زندگی خود را مدیریت کنیم.همچنین ایگو در بزرگسالی به عنوان پل ارتباطی بین ایگوی کودکی و زمان حال قرار دارد.
-
زمان حال:
ایگو در مرحله زمان حال که مهمترین نوع ایگو میباشد، نتیجه تمام اتفاقاتی است که از گذشته تا به امروز با ما همراه بودهاند و تجربیاتی است که از اطرافیانمان به ما منتقل میشوند.
چگونه ایگو را تشخیص دهیم ؟
دیدن ایگو دشوار است، چون پشت نظراتی پنهان میشود که درست به نظر میرسند و به دنبال آن ها نبودهایم. سادهترین راه برای تشخیص ایگو، دنبال کردن واکنشهای عاطفی است که در پشت آن قرار دارد:
- عصبانیت در مورد یک فرد محبوب
- نیاز به درست بودن
- احساس ناامنی در موقعیتهای خاص
- احساس حسادتی که غیرقابل توضیح است
- نیاز به تحت تأثیر قرار دادن کسی
این احساسات را میتوان به باورهای غلطی که ایگو را تشکیل میدهند نسبت داد. داشتن یک ایگو معمولاً با خودبینی همراه است و اصطلاحی برای توصیف کسی است که فکر میکند بهتر از دیگران است، اما این فقط بخشی از ایگو است.
ایگو خودشیفته و غیرقابل اعتماد است؟
باورهای منفی که ما درباره خودمان داریم، عزت نفس منفی ما را تشکیل میدهند، درحالی که افکار مثبت ما تشکیل دهنده عزت نفس مثبت ما هستند. عزت نفس منفی و مثبت، هر دو ایگوی ما را شکل میدهند. در بیشتر مواقع این دو خصوصیت از شخصیت ما تقریباً برابر هستند و هر کدام از لحاظ عاطفی یکدیگر را خنثی میکنند.
شخصی که مدام با انتقاد کردن از خودش بر خودش سخت میگیرد حتماً احساس بی ارزش بودن میکند. این احساس، احساس دردناکی است که با آن زندگی میکند و برای اینکه این درد و حس را پنهان کند و در رفتارش نشان ندهد، با خودستایی آن را میپوشاند و تصویری از اعتماد به نفس کاذب را به نمایش بگذارد درحالی که در درون خود با احساس ناامنی، بی ارزشی، و بی کفایتی درحال مبارزه است.
در واقع این ایده بیان میکند که هرچه بیشتر با ایگو بجنگید، بیشتر شما را در برمیگیرد. در نتیجه نیازی به جنگیدن با ایگو برای رهایی از آن نیست بلکه باید آن را رها کنید تا خودش از شما دور شود.
درباره تفاوت انگیزه و هدف بخوانید
رهایی از ایگو
همانطور که گفته شد راه رهای از ایگو این است که آن را رها کنید تا خودش از شما دور شود، با این کار شما درون خود جایی را برای عشق و احساس امنیت حقیقی باز میکنید. اما زمانی که سعی میکنید به مقابله و مبارزه با آن بپردازید در واقع بالعکس عمل کرده و خشم، نفرت و عصبانیت را در خود تقویت می کنید که همین باعث تقویت ایگو میشود.
در نتیجه یادتان باشد که تنها یک ایگوی واقعی به دنبال رهایی از ایگو است، با هر چیزی بجنگید، در وجودتان رشد میکند. تصویری غیر واقعی که ما سالها از خودمان ساختهایم شبیه به درختی است که سالها در حیاطی ریشه کرده و رشد کرده است در نتیجه نمیتوان آن را به سادگی از بین برد و یا دور انداخت، اما میتوانید بخشهایی که قابل کنترل است را برید. همین روش در رها کردن ایگو نیز موثر است یعنی میتوانید با رها کردن باورهای غلطی که ایگو را میسازند آن را به تدریج از بین ببرید.
راه رهایی از ایگو
برای رهایی از ایگو ابتدا با جدا شدن از افکار شخصیای که باعث تقویت ایگو میشوند، شروع کنید. سپس باورها را کنار بگذارید و خودتان را از هویت نادرست ایگوی خود جدا کنید. اما به این نکته باید توجه داشت که ما سالها زمان صرف ساختن تصاویر خود از ایگوی خودمان، زندگی درون آن ها و تقویت آن کردهایم، بنابراین بیرون آوردن خود واقعیمان از باورهای غلطی که از خود ساختهایم روزها طول خواهد کشید و نتیجه گرفتن و رهایی از آن بستگی به اراده و پیوستگی رفتاری شما دارد.
برای مثال شما خواندن و نوشتن، حل مسائل ریاضی، راه رفتن و هر چیز ارزشمند دیگری که در آنها مهارت پیدا کردهاید را یک شبه نیاموختید و سالها وقت و زمان صرف آن کردهاید. بنابراین انجام کارهای ارزشمند، نیازمند وقت و تمرین مداوم هستند. چه کاری بهتر از این که چیزی که باعث ناراحتی شما می شود را رها کنید؟ برای رهایی از ایگو باید افکار منفی و مخرب خود را شناسایی کنید و در جهت حذف دائمی آنها قدم بردارید.
سخن آخر
در آخر جا دارد به یکی از تأثیر گذارترین فرمایشات حضرت علی (ع) درباره تفکرات ذهنی و قدرت افکارمان اشاره کنیم که بی شباهت به معنی ایگو و راهی برای تقویت ایگو نیست:
مراقب افکارت باش که گفتارت میشود، مراقب گفتارت باش که رفتارت میشود، مراقب رفتارت باش که عادتت میشود، مراقب عادتت باش که شخصیتت میشود، مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت را میسازد.