کتاب، دنیای شگفتانگیزی است که اگر در آن غرق شوید دل کندن از آن سخت خواهد بود. البته امروزه شاید به دلیل بالا رفتن قیمت کاغذ و چاپ، خرید کتاب کاهش یافته باشد اما عاشقان کتاب و کتابخوانی با استفاده از کتابهای الکترونیکی و پادکستها میتوانند در هر شرایط و با هر قیمتی آن را در اختیار داشته باشند. در طی سالهای گذشته کتابهای بسیاری به چاپ رسیدند که تعدادی از آنها جزو بهترین کتابها از نگاه و انتخاب مردم بود و در این بین نام رمانها و داستانهای ایرانی نیز به چشم میخورد. ما در این مقاله قصد داریم که بهترین کتابهای ایرانی که باید خواند را به شما معرفی کنیم و مورد بررسی قرار دهیم.
لیستی از بهترین کتابهای ایرانی که باید خواند
-
چشمهایش اثر بزرگ علوی
بزرگ علوی نویسنده معاصر است که در حوزه خبرنگاری و فعالیتهای سیاسی در زمان انقلاب نیز فعال بود و به پدر داستان نویسی نوین ایران معروف است. کتابهای او معمولاً برگرفته از موقعیت سیاسی و اجتماعی جامعه بود و بارها به دلیل شرکت در جریانات سیاسی به زندان افتاده بود.
کتاب چشمهایش جزو معروفترین و پرفروشترین کتابهای ایرانی که باید خواند است. ژانر داستان معمایی و رمانتیک بوده و اینگونه آغاز میشود که نویسنده تلاش میکند تا اوضاع خفقان حاکم بر تهران را نشان دهد.
ماجرای داستان در مورد تابلویی با نام چشمهایش است که نقاشی بزرگ به نام استاد ماکان آن را زمانیکه در تبعید به سر میبرد نقاشی کرد و سپس به طرز مشکوکی میمیرد. راوی داستان ناظم مدرسهای است که به دنبال کشف راز این تابلو میگردد و در جریانات آن با زنی به نام فرنگیس آشنا میشود. بزرگ علوی عشق و فداکاری این زن را برای نجات عشقش به تصویر میکشد.
« هنرمند چیزی را در اختیار دارد که در دست همهکس نیست. او بر ارواح انسانها تسلط دارد. او میتواند مردم را غمگین کند، بخنداند، بگریاند، سرشوق بیاورد، به زندگی وادارد. او چیزی در اختیار دارد که با پول، با جان هم نمیشود خرید » (چشمهایش – صفحه ۱۰۶)
-
سمفونی مردگان اثر عباس معروفی
عباس معروفی شاعر و نویسنده معاصر مقیم آلمان است که در سال ۱۳۶۹ با چاپ رمان سمفونی مردگان به شهرت رسید. سمفنونی مردگان داستانی تراژدیک است که جزو بهترین کتابهای ایرانی که باید خواند است و غم موجود در داستان برای خواننده بسیار ملموس و قابل حس است و او را با خود همراه میکند. داستان در مورد دو برادر است که یکی از آنها به نام آیدین شخصیتی مهربان، روشنفکر و شاعر است که به دلیل فرزند ارشد خانواده بودن مجبور به ادامهدهنده راه و شغل پدرش در عرصه تجارت است، اما آیدین علاقمند به ادبیات و شعر بوده و پدرش مخالف این کار و اومدن او به تهران است.
در مقابل، برادرش اورهان پسری است که پذیرفته دنبالهرو پدرش باشد اما حسادتهای او به برادرش آیدین در طول داستان به گونهای پیش میرود که خواننده جان آیدین را در خطر میبیند. خط کلی داستان از زبان راویهای مختلف بوده و خواننده در فضاها و زمانهای متفاوت قرار میگیرد. برخی از جملات عباس معروفی در این رمان بسیار به دل مینشیند:
« چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی میتوان حس کرد »
-
یک عاشقانه آرام اثر نادر ابراهیمی
یک عاشقانه آرام داستانی در مورد دوران قبل از انقلاب و گیله مردی است که معلم ادبیات بوده و در فعالیتهای سیاسی نیز نقش داشته است. داستان از زمانی شروع میشود که گیله مرد در یکی از سفرهایش با دختری به نام عسل آشنا شده و با او ازدواج میکند. گیلهمرد و عسل با وجود تمام مشکلاتی که در طول داستان برایشان رخ میدهد از عشق بهم دست نکشیده و عاشقانه یکدیگر را دوست میدارند.
اگر دوستدار رمانهای عاشقانه هستید، این رمان یکی از بهترین کتابهای ایرانی که باید خواند، درسبک خود است. نمیشود صفحهای از این کتاب را خواند و جملهای عاشقانه در آن نباشد: «عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنی است که خود پیوسته خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن. تازگی، ذات عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه میشود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟ »
-
سَووشون اثر سیمین دانشور
سیمین دانشور همسر جلال آل احمد است که به عنوان اولین زن ایرانی نویسنده شناخته میشود. کتاب سووشون نه تنها در ایران بلکه در جهان به اندازهای معروف شد که به ۱۷ زبان ترجمه گردید و به همین دلیل جزو کتابهای ایرانی که باید خواند قرار دارد. سووشون یا همان سیاووشان به معنای مرگ سیاوش، نوعی عزاداری است که برای شخصیت برجسته شاهنامه، سیاوش برگزار میشود.
این مراسم هنوز هم در برخی از نقاط ایران انجام میشود. سووشون داستان زری و یوسف در زمان جنگ جهانی دوم و در شهر شیراز است. ماجرای داستان از مراسم عقد دختر حاکم شروع میشود که با وجود وضع اسفناک مردم و شرایطی که حتی نانی برای خوردن نداشتند حاکم مراسم مجللی برای دخترش میگیرد و زری و یوسف نیز در آن مراسم حضور داشته و با دیدن آن همه تجملگرایی معترض میشوند. راوی و قرمان داستان زری بوده که در تمام چالشهای موجود در داستان همپای مردان بار حوادث را به دوش میکشد. علت نامگذاری داستان نیز مرگ یکی از شخصیتهای داستان است که به مانند سیاوش(شاهنامه) بیگناه بود.
« گفت آدم با کسی در زندگیهای قبلی دمخور بوده، بعد از او جدا شده. هی به این دنیا میآید تا او را پیدا کند. فراق میکشد و انتظار میکشد، وقتی پیدایش کرد و شناختش مگر میتواند ولش کند؟ » (سووشون – صفحه ۷۸)
-
جای خالی سُلوچ اثر محمود دولت آبادی
“ زخمی اگر بر قلب بنشیند، تو نه میتوانی زخم را از قلبت وابکنی و نه میتوانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکهای از قلب توست. زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور میاندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند “
متنی که خواندیم تکهای از رمان جای خالی سلوچ است که محمود دولت آبادی آن را پس از حبس سه ساله وآزاد شدن از زندان ساواک طی ۷۰ روز نوشته است. همانطور که از نام کتاب پیداست رمان درباره مردی به نام سلوچ است که بدون هیچ خبری محل زندگی خود را برای پیدا کردن کار در شهر ترک میکند و مشکلات زندگی مرگان همسر او از همانجا آغاز میشود: دخترش هاجر که زن مردی میانسال میشود و پسرانی که سرکش هستند. سلوچ حضور مستقیمی در داستان ندارد اما با توصیف اطرافیانش در طول داستان کاملاً به شخصیت او پی میبرید.
در واقع دولت آبادی در این کتاب سعی دارد تا تقدیر زندگی زنانی که همانند مرگان در سراسر ایران پا به پای مردان تلاش میکنند و در تمام طول زندگیشان رنگ خوشی را نمیبینند ولی همچنان با قدرت میجنگند را توصیف کند.
-
چراغها را من خاموش میکنم اثر زویا پیرزاد
زویا پیرزاد در کتاب چراغها را من خاموش میکنم بیشتر قصد توصیف زنان و مادرانی را دارد که وجودشان در کنار دیگر اعضای خانواده به نوعی حکم وظیفه را پیدا کرده و آنقدر خودشان را وقف عشق به خانواده و مسائل زندگی کردهاند که اهمیت خودشان را فراموش کردهاند! این اثر زیبای پیرزاد که جزو کتابهای ایرانی که باید خواند قرار دارد جایزه ادبی یلدا، بهترین رمان سال و کتاب سال را دریافت کرده است.
قصه درباره زنی ارمنی به نام کلاریس آیوازیان است که در محله بوارده آبادان به همراه خانوادهاش زندگی میکند. ماجرای داستان از جایی شروع میشود که خانواده ۳ نفره سیمونیان به همسایگی خانه کلاریس در میآیند. امیلی سیمونیان مرد جوانی است که همسرش را از دست داده و به همراه دختر و مادرش زندگی میکند. رابطه بین دو خانواده با دوستی کودکان آنها شروع شده و رفته رفته ارتباط بین امیلی و کلاریس به نوعی دوستی تبدیل میشود.
امیلی از آن دسته مردانی است که به ادبیات و گل و گیاه علاقه دارد و به جزئیاتی از زندگی توجه میکند که مورد توجه کلاریس نیز است. رابطه بین این دو باعث میشود تا کلاریس با تضادهای درونی و تنهایی خودش روبرو شود.
تکهای از متن کتاب که اشاره به تنهایی کلاریس دارد را باهم میخوانیم:
« چرا کسی به فکر من نیست؟ چرا کسی ازم نمیپرسه تو چی میخواهی؟ ور مهربان ذهنم پرسید: تو چی میخواهی؟ جواب دادم: میخواهم چند ساعت در روز تنها باشم، میخواهم با کسی از چیزهایی که دوست دارم حرف بزنم. ور ایرادگیر مچ گرفت: تنها باشی یا با کسی حرف بزنی؟…! »
این مطلب را هم بخوانید: این ویژگی های مثبت را با قانون ۲۱ روزه عادت به دست بیاورید!
-
پاییز فصل آخر سال است اثر نسیم مرعشی
پاییز فصل آخر است، جزو آن دسته از کتابهای ایرانی که باید خواند است که کاملاً زنانه بوده و مسائل روز جامعه و دختران جوان را به خوبی توصیف میکند. به گونهای که هرکدام از ما میتوانیم با یکی از شخصیتهای زن داستان همزاد پنداری کنیم. نویسنده در این کتاب راه حلی را برای شخصیتهای داستان ارائه نمیدهد و آنها را قضاوت نمیکند، و در واقع داستان، پایانی باز دارد.
شخصیتهای داستان ۳ دختر به نامهای لیلا، روجا و شبانه است که هرکدام درگیر دغدغههایی چون مهاجرت، موقعیت شغلی و اجتماعی و روابط عاطفی و خانوادگی هستند. قسمتی از متن کتاب را باهم میخوانیم:
“بالای مژهها خط سیاه میکشم. کج میشود مثل همیشه. مثل تمام خطهای زندگیام که کشیدم و کج شد و پاک کردم و باز کشیدم و باز کج بود. مثل شبهای مشق که صدبار با مداد قرمز لای باباهای سیاه خط میگذاشتم و خراب میشد و پاک میکردم و باز میکشیدم و باز خراب میشد و من میماندم و دفتر پاره… “